موضوع رفتارهای نژادپرستانه و رکیک در استادیومهای ورزشی ایران، بهویژه هنگامی که زنان بهعنوان تماشاگر وارد این فضا شدهاند، نیازمند واکاوی جدی از دیدگاه فمینیستی است. زنان ایران پس از سالها مبارزه برای حق حضور در استادیومها، بهتازگی و با محدودیتهایی توانستهاند به این فضا دسترسی پیدا کنند. این دستاورد که به بهای سنگین تلاشها، مقاومتها و حتی جانباختن زنانی چون “دختر آبی” به دست آمده، میبایست مظهری از تغییر، همبستگی، و فرهنگسازی مثبت و ضدتبعیض باشد.
با این حال، ویدیویی که اخیراً منتشر شده و سر دادن شعارهای نژادپرستانه از سوی گروهی از تماشاگران زن تیم پرسپولیس علیه طرفداران تراکتور آذربایجان نشان میدهد، نهتنها ضربهای به ارزشهای فمینیستی است، بلکه تناقضی آشکار با اصول برابریخواهی و کرامت انسانی دارد که خود زنان برای آن مبارزه کردهاند. نژادپرستی در هر شکل آن محکوم است و نمیتوان پذیرش چنین رفتارهایی را با پیشینه مبارزات زنان توجیه کرد.
از دیدگاه فمینیستی، مبارزه برای حقوق زنان تنها به دسترسی به فضای عمومی مانند استادیومها محدود نمیشود؛ بلکه شامل ایجاد بستری برای گسترش فرهنگ احترام و برابری برای همه ملیتها_ اتنیکها، زبانها و هویتها است. زنی که برای ورود به فضای عمومی مبارزه کرده و در نهایت وارد این فضا شده است، اگر خود به ابزاری در راستای تحقیر و تبعیض تبدیل شود، نهتنها به مبارزات دیگر زنان خیانت کرده، بلکه به نهادینه شدن فرهنگ زنستیزانه و نژادپرستانه کمک میکند.
باید توجه داشت که در کشوری کثیرالملل همچون ایران، جنبش فمینیستی اگر منطبق بر اصول فمینیسم اینترسکشنالیتی نباشد، ناقص و حتی مضر بوده و به بی راهه کشیده خواهد شد. اینترسکشنالیتی یا تقاطعگرایی تأکید دارد که تبعیض جنسیتی نمیتواند بدون در نظر گرفتن سایر اشکال تبعیض مانند نژاد، اتنیک، طبقه و زبان بررسی شود. زنانی که خود قربانی تبعیض جنسیتی بودهاند، نباید عامل بازتولید تبعیضهای دیگر شوند. بنابراین، جنبش فمینیستی ایران باید نهتنها به حقوق زنان بپردازد، بلکه به شکلی فراگیر و با در نظر گرفتن تفاوتهای هویتی، به مبارزه با هر گونه نژادپرستی و تبعیض نیز متعهد باشد.
اومای رادمهر