همانطور که مشاهده میشود، تصاویر سنجیده مودیس (ماهواره ناسا)، به وضوح نشان میدهد که در طول ۲۳ سال گذشته، وقوع بارشهای بیشتر (پوشش برفی)، همواره در آنسوی خط مرزی ایران و ترکیه، پدیدهای معمول و طبیعی بوده است. از آنجایی که خط مرزی ایران و ترکیه بر خطالرأس (قلهها) ارتفاعات کوهستانی مماس بوده و جهت جریان هوا غالبا غرب به شرق است، بنابراین سامانههای بارشی در جهت دامنه بادگیر غربی ارتفاعات صعود کرده و با باروری آن، بخش اعظم نزولات در سمت ترکیه بارگذاری میشود. این پدیده به «اثر کوهنگاری یا اروگرافی» شناخته میشود و میزان تاثیر این پدیده در مقدار بارش دامنه غربی و شرقی ارتفاعات، به قدرت سامانه بارشی و شدت دورههای خشکسالی و ترسالی بستگی دارد.
این پدیده در اقصینقاط جهان از جمله اختلاف بارش دامنه غربی و شرقی رشته کوه هیمالا رخ میدهد. در ایران نیز در نتیجه این پدیده در دامنه غربی رشته کوههای زاگرس وقوع بارش بیشتر محتمل بوده، در حالی که این ارتفاعات از ورود توده هوای مرطوب به مناطق داخلی ایران ممانعت میکند.
شدت تاثیر کوهنگاری در بارشهای دامنه شمالی و جنوبی رشته کوه البرز بسیار زیاد بوده، چنانکه رطوبت دریای خرز با صعود در دامنه شمالی بادگیر در استانهای شمالی بیشترین مقادیر نزولات جوی را بر جای میگذارد، در حالی که در دامنه بادپناه جنوبی البرز، مثلا در استانهای تهران، البرز، قزوین…بسیار کمتر است.
اثر کوهنگاری علاوه بر بارش میتواند با مکانیسمی تقریبا مشابه، به شکلگیری گرمیج یا گرمباد در سمت دامنه بادپناه منجر شود.
علاوه بر آن اثر کوهنگاری، بر شکلگیری بارش منطقهای تاثیرگذار است. مثلا رطوبت منطقهای بر خواسته از یک دریاچه، رودخانه (در اثر تبخیر) یا از زمینهای کشاورزی، جنگل، مرتع (در اثر تبخیر و از تعریق گیاهان)، به یک ارتفاع منطقهای مثل ارتفاعات سهند یا سبلان برخورد کرده و با صعود و سرد شدن، بخار آب موجود در توده به بارش یا برف تبدیل میشود (این نوع بارش بر خلاف بارش جبههای که وسعت زیادی را در بر میگیرد، بارش منطقهای یا بارش کوهنگاری [اوروگرافیک] نامیده میشود که وسعت کمی را در بر گرفته و در فصول بهار و تابستان رخ میدهد).
چنین بارشهای اروگرافیک، در مناطق مرکزی ایران به سبب فقدان ارتفاعات مهم و پراکنش رطوبت احتمالی منطقهای در اثر وزش باد یا جریانات هوایی، کمتر است.