مصاحبهی دومان رادمهر، سخنگوی «کانون دموکراسی و توسعهی آذربایجان جنوبی» با رسانهی خبری آخار (جمهوری آذربایجان):
ایجاد کانون دموکراسی و توسعهی آذربایجان جنوبی چه ضرورتی داشت؟
_ حرکت ملی آذربایجان 30 سال است که به صورت جدی فعالیت دارد. طبیعتا دستاوردهای زیادی داشته است. این جنبش یک جنبش سیاسی-اجتماعی قوی و غالب در میان ترکان ساکن آذربایجان و ایران است. با توجه به این 30 سال سابقه جنبش میتوان ارزیابی دقیقی از عملکرد آن داشت. از نظر ما یکی از ضعفهای حرکت ملی این است که نتوانسته است اکثریت خاموش یا همان قشر خاکستری ترکهای ایران را آنچنانکه باید جذب کند. حرکت ملی نتوانسته اعتماد و حمایت آنها را به اندازه کافی جلب کند. اما این اکثریت ساکت کیست؟ ترکهای ساکن ایران را میتوان از نظر بیداری و آگاهی ملی به سه گروه تقسیم کرد. دستهی اول کسانی هستند که تحت نفوذ جنبش ملی آذربایجان هستند. آنها به بیداری ملی رسیدهاند. به مسئله تبعیض علیه ترکها واقف هستند. آنها به مسائل با دید منافع آذربایجان مینگرند. گروه دوم مردم آسمیله شدهای هستند که ترک و آذربایجانی بودن برایشان مهم نیست. حتی در بزنگاههای حساس بر علیه و ضد ترکها هم رفتار میکنند.
اما در وسط این دو گروه، گروهی هستند که نه تحت تأثیر حرکت ملی هستند و نه آسمیله شدهاند. آنها آذربایجانی و ترک بودنشان را دوست دارند. با این حال مسائل ملی اولویتشان نیست. اقتصاد، مشکلات اجتماعی، بیکاری، دموکراسی، حقوق زنان و کودکان، توسعه و مشکلات زیست محیطی برایشان مهمتر است. جنبش ملی به دلایلی نتوانسته اعتماد این افراد را جلب کند. جنبش ملی آذربایجان تا به اینجای کار نسبتاً یک بعدی بوده و بیشتر هویت ملی و زبان مادری را اساس کار خود قرار داده است. متاسفانه در طول چند دهه فعالیت، به مسائلی مانند حقوق زنان، دموکراسی و امثالهم زیاد پرداخت نشده است. جنبش ملی با این که مخالفتی با این مسائل نداشت اما بی صدا از کنار آنها گذشته است. در حقیقت پر کردن این شکاف یکی از اهداف اصلی مرکز دموکراسی و توسعهی آذربایجان است. هدف اصلی مشارکت دادن این گروه ساکت است. آنها الویت اول ما خواهند بود.
چرا جذب طرفداری این گروه از مردم اینقدر مهم است ؟
_ اهمیت قشر خاکستری خیلی زیاد است. زیرا آنها در هر تغییری که در ایران اتفاق میافتد نقش اساسی دارند. اگر در کنار نیروهای آذربایجانی مستقر شوند، مسئلهی ملی و دموکراسی در ایران حل میشود. اما اگر آنها در کنار نیروهای مرکزگرا قرار گیرند، خواهیم دید که مانند تجربههای قبلی، دولت مرکزی در اسرع وقت تثبیت خواهد شد و درنتیجه در صدد سرکوب حرکت ملی آذربایجان و ملل غیرفارس برخواهد آمد.
بنابراین قشر خاکستری از اهمیت جدی برخوردار است. کانون ما سعی خواهد کرد اول حمایت و اعتماد آنها را جلب کند.
اگر فعالیت های کانون جدید التاسیس شما را مشخص کنیم، دقیقا چه حوزه هایی را پوشش میدهد؟
_ کانون دموکراسی و توسعهی آذربایجان یک سازمان سیاسی و اجتماعی است. به نظر ما سیاست و مسائل اجتماعی در ایران از هم جدا نیستند. یکی از خلأهای اصلی جنبشهای سیاسی این بود که به مشکلات اجتماعی و روزمرهی گروهها و هویتهای مختلف که در ایران وجود دارد توجه کافی نداشتند. حقوق کودکان، زنان، افراد متفاوت فیزیکی (معلولان)، کارگران، مسائل زیست محیطی، مشکلات مستمری بگیران و…
تعداد این افراد در جامعهی ایران و آذربایجان قابل توجه است. ما همچنان که صدای بیصدایان خواهیم بود، سعی خواهیم کرد آگاهی سیاسی را بالا ببریم و آنها را برای تغییر سیاسی بسیج کنیم. چرا که اگر صدای آنها در حال حاضر شنیده نشود، تضمینی نیست که در آینده حقوقشان پایمال نشود.
راه حل مسئلهی آذربایجان را در چه میبینید؟ داخل چهارچوب ایران یا راه دیگر؟!
_ برای ما این سوال در درجهی دوم اهمیت قرار دارد. مسئلهی اولیهی ما این است که مردم آذربایجان، حتی کسانی که اعتراضات و مطالبات حرکت ملی را میپذیرند، به توانایی حرکت ملی اعتماد کافی ندارند. مردم چندان باور ندارند که یک نیروی سیاسی در آذربایجان میتواند تغییرات را رهبری کند. پس از حل این موضوع میتوان این سوال را مطرح کرد که چگونه و از چه طریقی مسائل دیگر را حل خواهیم کرد. در این منظر، کانون آذربایجان میخواهد با گرد هم آوردن آذربایجانیهای متخصص و نخبهی ساکن در سرتاسر جهان، مردم ما را به توانایی های خود متقاعد کند. با نگاهی به واقعیتهای کنونی ایران، میزان بیداری ملی مردم، قوانین بین المللی و آنچه قدرتهای بین المللی از منطقه میخواهند، میتوان گفت که حل مسئلهی ملی و جستجوی راههای دموکراسی از نظر سیاسی در چارچوب ایران راحتتر است. فراموش نکنیم که جمعیت زیاد ترکها در ایران حل مسئلهی ملی ترک ها را از طریق دموکراسی ممکن میسازد. باید به این نکته توجه کنیم که اکثر مردم ایران از دولت ناراضی هستند.
با این حال، این نارضایتیها نمیتواند مردم را برای تغییر یا انقلاب بسیج کند. زیرا مردم در ایران از چگونگی وقوع این تغییر و پیامدهای آن میترسند. آیا جنگ داخلی رخ خواهد داد، آیا کشور تجزیه میشود یا نه، آیا زندگی اجتماعی عادی متوقف می شود، آیا کسانی که به قدرت میرسند دیکتاتور خواهند بود یا دموکراتیک؟ به دلیل چنین ترسهایی، فعلا و عملا تغییر در ایران سخت شده است. این ترسها، همراه با نارضایتی فزاینده، میتواند مردم را به سمت نیروهای مرکزگرا و توتالیتر بکشاند. بنابراین یکی از تعهدات کانون آذربایجان جلب اعتماد و حمایت قشر خاکستری و نشان دادن وزن آذربایجان در جهت دهی به تغییرات در ایران است. تنها در این صورت است که میتوان انتظار دستیابی به دموکراسی و توسعه با حل مسئلهی ملی و حق خودگردانی ملیتها را داشت.
مصحبه کننده: وصاله اسکندرووا