چهاردهمین انتخابات ریاستجمهوری ایران برای انتخاب نهمین رئیسجمهور، جمعه ۸ تیر ۱۴۰۳ برگزار میشود. این انتخابات بدلیل مرگ ابراهیم رئیسی، یک سال زودتر از وقت معمول در حالی برگزار میشود که انتخابات قبلی ریاست جمهوری و نیز انتخابات اخیر مجلس که چند ماه پیش برگزار شد، با تحریم اکثریت مردم ایران مواجه بوده و کمترین میزان مشارکت را داشته است. با مطرح شدن این انتخابات، در حالی که اکثریت مردم باز گزینهی تحریم را مدنظر داشتند، با تایید صلاحیت مسعود پزشکیان نماینده کنونی تبریز در مجلس شورای اسلامی، ملاحظات دیگری مخصوصا در مناطق ترک نشین اهمیت پیدا کرده است. در این بیانیه جوانب مختلف این انتخابات را بررسی کرده و در پایان جمع بندی کانون دموکراسی و توسعه آذربایجان را اعلام میکنیم؛
1 ـ انتخابات در جمهوری اسلامی تقریبا هیچ یک از شروط انتخابات دموکراتیک را ندارد. نگاهی به انتخابات گذشته نشان میدهد که انتخابات در ایران در واقع «رایگیری» به مفهوم واقعی کلمه است و به هیچ وجه سالم، منصفانه، رقابتی و بیطرف نیست.
2 ـ جمهوری اسلامی معمولا در دوران انتخابات به منظور تخلیه انرژی و حضور حداکثری مردم در پای صندوقهای رای، فضای نسبتا آزادی را فراهم میکند. بالا بردن آمار رای دهندگان در انتخابات خارج از نوبت کنونی بعد از مرگ غیرمترقبهی رئیسی برای جمهوری اسلامی به مراتب سختتر است. زیرا برخلاف انتخابات پیشین، در این انتخابات همزمانی انتخابات ریاست جمهوری و شورای شهرها وجود نخواهد داشت. به نظر میرسد این مسئله در آرایش نامزدها و تایید صلاحیت مسعود پزشکیان توسط شورای نگهبان مورد توجه بوده است.
3 ـ فارغ از اینکه کدام یک از این نامزدها برنده اعلان بشود، در شرایط فعلی نباید انتظاری برای تغییرات اساسی در ساختار سیاسی و اداری مملکت داشت. با توجه به اینکه علت اصلی بیشتر بحرانها و وضعیت وخیم اقتصادی کشور، سیاست خارجی و امنیتی حاکمیت در تروریست پروری و عدم سازگاری با کشورهای منطقه و جهان است، تجربه دولت خاتمی و روحانی نشان داده است که رئیس جمهور تاثیر اندکی در سیاست خارجی و امنیتی حاکمیت دارد. به حدی که حتی اختیار کامل در انتخاب وزرای کلیدی دولت خود را نیز ندارد.
4 ـ سیر انتخابات و تحولات دورههای قبل نشان میدهد که هسته سخت قدرت به صورت پریودیک سیاست «سفت کن ـ شل کن» را برای مهندسی افکار عمومی مخالف و نیز روابط بین دولتی خود بکار برده است. بطوری که حاکمیت بعد از هر جنبش اعتراضی، با روی کار آوردن جناح تندرو در قوه مجریه، سعی در قدرتنمایی و «ندادن باج» دارد ولی بعد از مدتی دوباره به اصلاحطلبان روی خوش نشان میدهد و به نوعی به جلب مشارکت داخلی و نظر مثبت دولتهای خارجی میپردازد. با این حال علیرغم این روند بالا و پایین، سیر تغییرات نزولی بوده و وضعیت مردم به لحاظ آزادی و معیشت بدتر و سقف مطالبات مردم کوتاهتر و پایینتر آمده است.
5 ـ میزان بالای مشارکت مردم در رایگیریها همواره به عنوان نشانه مشروعیت حاکمیت مورد سوء استفاده قرار میگیرد. اما این مسئله یکی از پارامترهایی است که در اتخاذ موضع در قبال رایگیریها باید مورد توجه قرار گیرد و نه، تنها پارامتر موجود. هر گونه اقدامی که در نهایت به چند دستگی حاکمیت و قدرتمند شدن نسبی گفتمان دمکراسیخواهی منجر شود، حائز اهمیت بوده و باید غنیمت شمرده شود. با این که انتخابات در ایران غیر دمکراتیک بوده و منتخب مردم تاثیری در حد تدارکاتچی در سیاستهای کلی نظام دارد با این حال همین منتخب کمتاثیر، در بزنگاههای تاریخی میتواند برای تامین منافع مردم بانی خیر شود. مهمتر از آن، رئیس جمهور در سیاست داخلی و اداری کشور میتواند اعمال نفوذ و نقش آفرینی کند.
6ـ مسعود پزشکیان در انتخابات اخیر مجلس (اسفندماه ۱۴۰۲) در حوزه شهرستان تبریز با حدود ۹۶ هزار رای (هفت درصد آرای واجدین شرایط) به عنوان نفر دوم به مجلس راه یافت. این نشان میدهد که همراهی بخشی از فعالان ترک با وی به هیچ وجه تنها متعلق به شخص ایشان نیست. عملکرد وی در طول دوران وزارت بهداشت و درمان دولت خاتمی و نیز چهار ـ پنج دورهای که ایشان به عنوان نماینده در مجلس حضور داشتند در مقایسه با نمایندگان اصولگرا و سپاهی، نمرهای اندکی بالاتر از متوسط در نزد مردم دارد. حرفها و سخنانی که ایشان در طول دوران نمایندگی خود در مورد آذربایجان و رفع تبعیض داشته، سخنانی بوده است که در سالهای اخیر حتی از زبان برخی امامان جمعه و نیز اکثر نامزدهای انتخابات مجلس حتی بعضی از اصولگراها نیز برای جلب آرای مردم شنیده شده است. از این رو، علت حمایت بخشی از جامعه مدنی آذربایجان از پزشکیان را در جای دیگری جستجو کرد.
7 ـ اقبال بخشی از جامعه مدنی ترک به فرصت انتخاباتی که با نامزدی پزشکیان ایجاد شده است را نباید به مشروعیت بخشی به نظام جمهوری اسلامی تعبیر کرد. چرا که در طول چند انتخابات اخیر ریاست جمهوری و مجلس، استانهای ترک نشین یکی از کمترین میزان شرکت را داشتهاند. علاوه بر این منطقه آذربایجان در سایه «حرکت ملی آذربایجان» در طول سالیان اخیر یکی از مناطقی بوده که بیشترین اعتراضات علیه حاکمیت را داشته است.
8 ـ علل اصلی حمایت از پزشکیان از سوی برخی از فعالان جامعه مدنی ترک را میتوان اینگونه خلاصه کرد:
الف) نامزدی پزشکیان فرصتی است برای ارتقای تریبون و میدانی که گفتمان جنبش آذربایجان در آن مطرح میشود. در این دیدگاه، در حالی که در کنار خفقان و سرکوب جمهوری اسلامی علیه فعالان ترک، شاهد رفتارهای افراطی از سوی بخشی از اوپوزیسیون و بایکوت خبری از سوی رسانههای اصلی فارسی زبان خارج از کشور هستیم، نامزدی پزشکیان با نیم نگاه ایشان به مسایل حقوق ملیتها و اقلیتها در ایران، فضای انتخاباتی را مناسب برای ایجاد میدانی جدید و رسمیتر برای طرح گفتمان جنبش آذربایجان میکند که به نوبه خود منعکس کننده وزن واقعی آن در متن جامعه خواهد بود.
ب) در صورت انتخاب پزشکیان، برای مثال این امید وجود دارد که نجات دریاچه اورمیه و نیز مقابله با غارت معادن آذربایجان در کنار برخی مطالبات فرهنگی در اولویت وی در دوران ریاست جمهوری باشد.
ج) ریاست جمهوری پزشکیان، میتواند نقش مثبت هر چند اندک دربازگرداندن ترکها به نقش سنتی خود در سیاستگذاری کلان و خرد کشور و نقشهای مدیریتی داشته باشد.
د) مسعود پزشکیان نسبت به همه پنج نامزد دیگر دارای بیشترین پتانسیل برای تنش زدایی از روابط پیچیده ایران و جمهوری آذربایجان را دارد. بسته ماندن راههای ارتباط زمین طی سالهای اخیر یادآور بسته بودن همان مرزها در سالهای موسوم به جنگ سرد است.
9 ـ در رویکرد مثبت برخی از فعالان آذربایجان به نامزدی پزشکیان، نباید تاثیر کم شدن امید مردم به اوپوزیسیون نظام را فراموش کرد. عملکرد بخش عمدهی اوپوزیسیون ایران در طول چند سال اخیر در راستای باستانگرایی و پانفارسیسم و نیز انکار و کتمان حقوق ملیتهای غیر فارس مخصوصا ترکها، در کنار سانسور و بایکوت جهتدار آنها نسبت به فعالیتها و بازداشتشدگان جنبش آذربایجان، بخشی از افکار عمومی ترکها را به این نتیجه رسانده است که بین اوپوزیسیون و جمهوری اسلامی از این منظر تفاوتی وجود ندارد و باید از فرصتهای ایجاد شده برای شکستن این بایکوت و نیز بهبود وضعیت در همین ساختار جمهوری اسلامی استفاده کرد. حمله به پزشکیان با اتهام «پانترکیست» و «قومگرا» افشاگر سقف استعداد این بخش از اوپوزیسیون برای شنیدن قربانیان تبعیض و میزان همدردی آنان با هموطنان محکوم به تبعیض و پروژه یکسانسازی در ایران پهلوی و اسلامی است.
10 ـ از نتایج جانبی نامزدی پزشکیان و حتی ریاست جمهوری وی میتواند این باشد که نظام جمهوری اسلامی که مغز متفکر و بازوی اجرایی سیستم موجود و مسئول وضعیت کنونی در توسعه نامتوازن و اختلاف مرکز ـ پیرامون است در تلاش برنامهریزی شده خود برای اینکه بدلی بنام «جریان ایرانشهری» را بجای خود مسبب وضعیت حاضر نشان دهد، بیش از پیش موفق شود. بطوریکه، حاکمیت بدون اینکه تجدید نظر چندانی در سیاستهای خود برای رفع تبعیض کند، خود در مقام بیطرف نشسته و تمام مخالفتها را به سمت اقلیتی بنام «جریان بازگشت به خویشتن پارسی ایرانشهری» هدایت کند. یعنی با تبلیغات پوپولیستی اراده معترض ترکها برای مطالبات عملی را به جنگ زرگری با ایرانشهریها تبدیل کند. این مسئله با وجود خیز حاکمیت در مصادره شعارها و مطالبات جنبش ملی آذربایجان از سوی برخی امامان جمعه و مسئولان منطقهای، میتواند مرز مشخص جنبش آذربایجان با جمهوری اسلامی را دچار خدشه بکند.
11 ـ تجربه جنبش اصلاحات که بعد از مدتی با توجه به عملکرد و سوء استفادههای اصلاحطلبان و عدم تحقق انتظارات، به شدت منفور افکار عمومی شد باید جلوی چشم فعالان ترک باشد. هر گونه اغراق در تبلیغات، بدون مکانیزم پیگیری و بدون وعدهی انتخاباتی معین و قابل اندازهگیری از سوی پزشکیان دادن چک سفید با اعتبار پایگاه مردمی جنبش آذربایجان است. آن دسته از فعالینی که تصمیم به شرکت در انتخابات و حمایت از پزشکیان گرفتهاند، بهتر است با طرح شروط و رویکرد مطالبهگرانه فعالیت انتخاباتی خود را شفاف و هدفمند کنند. در این صورت، حمایت این فعالان از پزشکیان میتواند در نزد افکار عمومی تا حدی توجیه شود و تشخیص آنها از افرادی که بخاطر منافع شخصی، پزشکیان را تبلیغ میکنند، ممکن میشود. علاوه بر آن، پیگیری مطالبات و نیز انتقاد و اعتراض احتمالی در آینده منطقیتر خواهد بود.
12 ـ اهمیت نکته فوق در این است که حتی در مدت کوتاهی که از فعالیت انتخاباتی نامزدها میگذرد، برخی چهرههای اصلاحطلب که سابقهی اظهارات مرتجعانه و پانفارسیستی علیه ترکها را دارند، در ستادهای انتخاباتی پزشکیان حضور و از سوی وی در سخنرانیهای تبلیغاتی حاضر شدهاند. این امر موجب نگرانی فعالان هوشیار ترک شده است. زیرا، تصور این که چنین افرادی در صورت ریاست جمهوری پزشکیان در مقامهای اجرایی ظاهر شده و به اسم رئیس جمهور ترک، سیاستهای ضد ترک را حتی تشدید کنند، دور از ذهن نیست.
کانون دموکراسی و توسعه آذربایجان ضمن تصدیق تمام موارد مطروحه فوق، با تکیه بر اینکه؛
الف) امر انتخابات در ایران غیر دمکراتیک و خدشه دار و غیر قابل اعتماد است.
ب) نامزدی و ریاست جمهوری آقای پزشکیان با تمام فواید و امیدهای مطروحه فوق، تاثیر چندانی در سیاست خارجی، حقوق زنان و رفع سرکوب فعالان سیاسی و روزنامهنگاران و حتی فساد فراگیر در سیستم جمهوری اسلامی نخواهد داشت.
ج) هیچ مکانیزمی برای پیگیری مطالبات و ایفای نقش در قالب حزب و رسانه آزاد وجود ندارد.
د) مرز جنبش آذربایجان با مشخصات مترقی، ضد تبعیض و دمکراسیخواهانه خود با جمهوری اسلامی که سیستم تمامیت خواه قومیتی و مذهبی است، باید مشخص و معین باشد.
و با احترام به فعالینی که با هدف تامین منافع عمومی در انتخابات کنونی فعال هستند، علیرغم جنبههای نسبتا مثبت نامزدی و انتخاب مسعود پزشکیان، نظر به عدم مشارکت در انتخابات را دارد.
کانون دمکراسی و توسعه آذربایجان، جنبش آذربایجان را جنبشی همه جانبه و متکثر دانسته و اتخاذ مواضع متفاوت در مسائل سیاسی امری طبیعی و مدنی میباشد. کانون آذربایجان حق «آزمون و خطا و درسگیری» را برای طرفداران تحریم انتخابات و امیدواران به نتایج حاصل از پیروزی احتمالی پزشکیان، محترم میشمارد و معتقد است که نتایج حاصل از شرکت و عدم شرکت در انتخابات مورد بحث برای انسجام ملی در آذربایجان، در بین ترکان سایر مناطق ایران و کل کشور برای رسیدن به یک سازش ملی جهت دستیابی به یک آلترناتیو اثباتی جهت عبور از نظام غیردمکراتیک فعلی به یک دموکراسی پایدار مفید خواهد بود.
کانون دموکراسی و توسعه آذربایجان
تیر ۱۴۰۳