هشدار! ایران را سوریه نکنید!

هشدار! ایران را سوریه نکنید!

بیانیه کانون دموکراسی و توسعه آذربایجان (اوجاق) در مورد تهدیدات گروه‌های مسلح کردی و سوءاستفاده از خلأ قدرت احتمالی در آذربایجان غربی در دوران گذار

ایران در آستانه یکی از مهم‌ترین و بحرانی‌ترین مقاطع تاریخ معاصر خود قرار گرفته است. موج تحولات ژئوپلیتیکی در منطقه، به‌ویژه حملات متقابل نظامی میان اسرائیل (و ایالات متحده) و جمهوری اسلامی ایران، ساختار نظامی و اطلاعاتی جمهوری اسلامی را به‌شدت تضعیف کرده و عملاً نظام را در بسیاری از حوزه‌ها زمین‌گیر ساخته است.  این وضعیت، احتمال سقوط جمهوری اسلامی را بیش از هر زمان دیگری افزایش داده و بطور طبیعی نگاه‌ها را متوجه دوران گذار و ایران بعد از جمهوری اسلامی کرده است.

فرصتی تاریخی برای عبور از یک حکومت اقتدارگرا به نظامی دموکراتیک، غیرمتمرکز (فدرالیسم) و مبتنی بر توسعه پایدار و رفع تبعیض در حال شکل‌گیری است؛ اما این دوران گذار، در عین حال، با تهدیداتی جدی نیز روبه‌روست. از جمله خطر گروه‌های مسلحی که با سوءاستفاده از خلأ قدرت، در پی پیاده‌سازی پروژه‌های اشغال، توسعه‌طلبی و پاک‌سازی اتنیکی (طبق مدل سوریه) هستند؛ پروژه‌هایی که صلح و همزیستی تاریخی مردمان منطقه را هدف قرار می‌دهند.

تجربه سوریه و عراق نشان داد که در شرایط خلأ قدرت، چگونه امکان اشغال سرزمین، پاک‌سازی قومی و تحمیل سلطه‌ی قومی و عشیرتی برای گروه‌های مسلح منطقه فراهم می‌شود. در سوریه، گروه‌های مسلح وابسته به پ.ک.ک در پوشش «دفاع از خلق کرد سوریه»، یک‌سوم خاک این کشور را با خشونت بی‌حد، پاک‌سازی قومی و سربازگیری از کودکان اشغال کردند. این در حالی بود که ترکیب شبه‌نظامی‌های آن‌ها عمدتاً متشکل از شهروندان ترکیه، عراق و ایران بود و نه ساکنان بومی.

با توجه به قرائن و نشانه‌های نگران‌کننده مشابه در برخی مناطق ایران به‌ویژه آذربایجان غربی، ما به‌عنوان تشکیلاتی دموکراتیک و متعهد به آینده‌ای مبتنی بر صلح، توسعه و عدالت، نکات زیر را با صراحت اعلام می‌کنیم:

  • پایان عمر جمهوری اسلامی و فرصت تاریخی گذار به نظامی دمکراتیک نباید به خلأ قانونی و امنیتی منجر شده و به میدانی برای آزمون پروژه‌های اشغال و پاک‌سازی اتنیکی تبدیل شود. حضور و فعالیت گروه‌های مسلحی که در پی سوءاستفاده از خلأ قدرت پس از فروپاشی جمهوری اسلامی برای پیش‌برد پروژه‌هایی شبیه به سوریه هستند، تهدیدی جدی برای موجودیت ایران و نیز ثبات و امنیت مردم در آذربایجان غربی است. همان‌قدر که تنوع زبانی و مذهبی ایران و نیز تضییق حقوق مردمان غیرفارس در صد سال گذشته واقعیتی انکارناپذیر است، راه اصلاح این بی‌عدالتی، سوریه‌سازی ایران نیست. رفع تبعیض‌های زبانی، جنسیتی، اتنیکی و طبقاتی، تنها از مسیر دموکراسی، ساختاری غیرمتمرکز و حاکمیت قانون و نظامی پاسخ‌گو به اراده رأی‌دهندگان می‌گذرد. ناکارآمدی جمهوری اسلامی، ناشی از ناتوانی ارگانهای حکومت در مهار گروه‌های مسلح نیست، بلکه فقدان تبعیت حاکمیت از اراده مردم در اداره کشور است. ایران بدون حکومتی که توانایی برقراری نظم را داشته باشد، به جامعه‌ای بهتر تبدیل نخواهد شد. نیاز کشور ما، نظمی قانونی و مقید به اراده مردم است، نه شرایطی که با ادعای ارضی، نظم موجود را از میان بردارد. برنامه‌ریزی برای ورود گروههای مسلح به شهرهای آذربایجان در دوران خلاء قدرت، یعنی وارد کردن منطقه به جهنمی که خروج از آن متصور نیست. بدون شک، عقب ماندگی منطقه در توسعه و ساکنان آن با هویتهای گوناگون اتنیکی و مذهبی قربانی اصلی این ماجراجویی خواهند بود.
  • با توجه به تجارب تلخ اوایل انقلاب ۵۷ و عوارض طولانی مدت آن، اهالی استان آذربایجان غربی، از جمله ترکها و کردها بهتر از هر کس دیگری میدانند که ادعای ارضی گروههای مسلح در وهله اول خیانت به مبارزات ضد تبعیض مردمان ترک و کرد و ریختن آب به آسیاب طرفداران تداوم تبعیض است که اهداف این مبارزه را متضمن خطرات بزرگتر معرفی میکنند. تقسیمات کشوری ایران که اکنون شامل ۳۱ استان است، بر پایه مرزهای زبانی یا مذهبی طراحی نشده است. تجربه‌های پیشین از تغییر مرز استان‌ها و شهرستان‌ها – حتی در نبود اختلافات زبانی یا مذهبی – گواهی بر پیامدهای فاجعه‌بار چنین اقداماتی است. لذا، هرگونه تلاش برای تغییر مرزهای استانی یا حتی تبلیغ این خواست در شرایط فعلی، اقدامی غیرمسئولانه و فاجعه‌آفرین است. این قبیل اقدامات در خدمت سناریوی حکومت جمهوری اسلامی برای القای «خطر تجزیه و جنگ داخلی» به‌عنوان «شرّی بزرگ‌تر از جمهوری اسلامی» عمل می‌کند. فعال‌سازی این پروژه‌ها در هر مقطعی که نشانه‌هایی از ضعف در ارکان جمهوری اسلامی دیده می‌شود، عملاً به تقویت رژیم کمک می‌کند؛ چراکه بخش بزرگی از جامعه، به‌حق از ناامنی، بی‌نظمی و ظهور اشرار مسلح واهمه دارند.
  • تغییر اسامی استان‌ها و انتشار نقشه‌های جدید از سوی جریان‌های مسلح یا حتی غیرمسلح از جمله اعلام پنج استان با نام «استانهای کردستان» از سوی حزب دموکرات کردستان ایران، اقدامی توسعه‌طلبانه، تحریک‌آمیز، فاقد پشتوانه حقوقی و تفرقه‌افکنانه است. تأکید می‌کنیم، کردستان نامیدن شهرهای آذربایجان غربی به‌عنوان اجرای مرحله اول از یک پروژه چهارمرحله‌ای برای تبدیل این مناطق به “سرزمین‌های مورد مناقشه”، اشغال نظامی آن‌ها و مرحله چهارم شروع یک پروسه برای کسب مشروعیت تملک مناطق اشغالی‌است. ما این تحریکات را شدیداً محکوم می‌کنیم. تجربه شکست پروژه مشابه ارمنستان در منطقه قره‌باغ جمهوری آذربایجان نیز نشان داد که حتی با حمایت‌های بین‌المللی، چنین نقشه‌هایی موفق نخواهند شد. لازم به یادآوری است که، سناریوی چهار مرحله‌ای فوق علاوه بر قره‌باغ در سوریه نیز تا مرحله سوم آن (اشغال نظامی یک سوم خاک سوریه) پیش رفت. گزارش سازمانهای حقوق بشری چون عفو بین الملل از اشغال و پاکسازی اتنیکی توسط پ.ک.ک (با نامهای متعدد) در سوریه تحت شعارهایی چون دموکراسی و برابری، کم و کیف اجرای این سناریو را افشا کرده است.  جالب است بدانید که این گزارشات هرگز در رسانه‌های گروه‌هایی که نقشه سوریه‌سازی ایران را در سر دارند، هرگز منعکس نشده است.
  • راهکار ما درباره‌ی ادعاها و اختلافات مربوط به مرزهای استانی اینست که تقسیمات کشوری کنونی (مرزهای استانی فعلی)، باید تا زمان رسیدن به توافق ملی جدید و قانون اساسی دموکراتیک حفظ شود. هرگونه تغییر احتمالی در آینده، صرفاً باید در فضایی دموکراتیک و بر اساس قوانین و ساختارهای حقوقی تعریف‌شده و مورد اجماع ملی صورت گیرد. طبیعتاً این ساختارها مرجع رسیدگی به تمام اختلافات و شکایات مشابه در سراسر کشور خواهند بود. بدون شک، حقوق جمعی و اتنیکی اقلیت‌های ساکن در هر استانی باید محقق شود.
  • خطاب به مردمان ایران و نیروهای دموکراسی‌خواه؛ مسئله ادعای ارضی و تهدیدات گروههای مسلح کردی نسبت به شهرهای آذربایجان و سایر موارد مشابه در کشور، با توجه به تاثیر منفی که این مسئله بر امید مردم به آینده و روند مبارزات مردم علیه رژیم و نیز دوران گذار احتمالی میگذارد، مسئله‌ای منطقه‌ای نبوده بلکه مربوط به تمام کشور است. کما اینکه شعله‌ور شدن درگیری در یک منطقه به احتمال زیاد به سایر مناطق کشور هم کشیده خواهد شد. هرچند رسانه‌های فارسی زبان در انعکاس فجایع و جنایت‌های گروههای تروریستی مدعی دموکراسی در سوریه و عراق کوتاهی کرده‌اند، اما انتظار است که جامعه روشنفکری و فعالان مدنی سراسر ایران در قبال این مسئله قبول مسئولیت کرده و به روشنگری بپردازند. از شخصیتها و گروههای سیاسی مصرانه میخواهیم که به مسئولیت تاریخی و انسانی خود عمل کنید و قبل از اینکه دیر شود برای جلوگیری از ماجراجوییهای تاریخ گذشته این گروهها موضعگیری و اقدام کنید.

کانون دموکراسی و توسعه آذربایجان (اوجاق)، این مسئله را بنا به اهمیت حیاتی آن، در اولویت خود قرار داده است. اعضا و کادر رهبری اوجاق، بارها چه قبل از تاسیس، از جمله در قالب بیانیه تاریخی «به آرزوهای مردم شلیک نکنید- منتشره در ژوئیه ۲۰۲۰» و چه بعد از اعلان موجودیت، از هر فرصتی برای گفتگو و تحذیر این گروههای مسلح استفاده کرده و خواستار پایان دادن به ادعاها و تهدیدات بوده اند. لازم به تاکید است که هیچکدام از این فراخوانها، هشدارها و توصیه‌ها به هیچ وجه نباید از سر ضعف و ترس قلمداد شود. ما به مسئولیت سیاسی و انسانی خود برای جلوگیری از جنگ، گذار کم هزینه از جمهوری اسلامی و رسیدن به دموکراسی و توسعه برای تمام مردمان ایران عمل میکنیم. نیازی به یادآوری نیست که گردهمایی تاریخی مردم اورمیه در دوم فروردین ۱۴۰۴ نشان داد که آحاد مردم آذربایجان فارغ از تفکر سیاسی و مذهبی آنها، در برابر تهدیدات علیه امنیت و آینده خود آگاه و متحد هستند. اوجاق با اطمینان کامل اعلام میکند که مردم آذربایجان با آلترناتیوهای مخصوص به خود، آمادگی مقابله با اقدامات احتمالی این گروهها را دارد و هرگونه فرصت‌طلبی و ماجراجویی در شرایط خلأ قدرت احتمالی، با پاسخ قاطع مردم آذربایجان مواجه خواهد شد. مجددا تأکید می‌کنیم تنها راه مطمئن برای عبور از جمهوری اسلامی و  مدیریت دوران گذار، پرهیز از تفرقه‌افکنی و ناامید کردن مردم، تقویت همبستگی ملی با حفظ وحدت متکثر در بین تمام مردمان ایران و تفاهنیروهای سیاسی دموکراسی خواه در چارچوب ساختار فدرالیسم دموکراتیک، سکولاریسم و حاکمیت قانون برای آینده ایران است.

کانون دموکراسی و توسعه آذربایجان (ا‌وجاق)

جولای ۲۰۲۵

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

− one = 1

پیمایش به بالا