بیانیه شماره یک
کانون دموکراسی و توسعه آذربایجان (اوجاق) درباره درگیری نظامی اسرائیل و ایران
گزارشهای اولیه از میدان نبرد نشان میدهد که توان نظامی جمهوری اسلامی در برابر این حمله بهشدت آسیبپذیر بوده و کشتهشدن فرماندهان ارشد سپاه و تخریب زیرساختهای دفاعی نشانهی برتری تاکتیکی اسرائیل در آغاز این درگیری است.
در این چارچوب، دیدگاههای کانون آذربایجان (اوجاق) به شرح زیر اعلام میشود:
۱. ریشه بحران؛
ما ضمن محکومکردن تجاوز نظامی به خاک ایران، تأکید میکنیم که ریشههای این بحران صرفاً در خارج از مرزها شکل نگرفتهاند، بلکه نتیجهی مستقیم سیاستهای ماجراجویانه، جنگافروزانه و تنشزای جمهوری اسلامی ایران هستند.
دههها تهدید به نابودی اسرائیل، عدم شفافیت در برنامههای هستهای، دخالت مستمر در منازعات منطقهای و حمایت از گروههای مسلح غیردولتی، جمهوری اسلامی را به یکی از کانونهای بیثباتی در خاورمیانه تبدیل کرده است.
۲. جنگ، راهحل نیست؛ مردم قربانیاند؛
ما باور داریم که جنگ و خشونت، هرگز راهحلی پایدار برای اختلافات سیاسی نیستند. امنیت و صلح منطقهای تنها از مسیر گفتوگوی بینالمللی، احترام به حاکمیت ملتها، و پرهیز از سیاستهای مداخلهجویانه و تجاوزگرانه حاصل میشود.
در عین حال، تجربههای تاریخی نشان دادهاند که جنگهای خارجی، نه راهی قابلاطمینان برای دستیابی به دموکراسی، آزادی یا توسعهاند، و نه راهی کمهزینه برای تغییر رژیمهای اقتدارگرا. ادامهی این درگیری میتواند به ویرانی زیرساختها، گسترش بحران انسانی، و افزایش چشمگیر قربانیان غیرنظامی منجر شود.
در این میان، مردمان ایران، با همهی تنوع قومی، زبانی و فرهنگی خود، قربانیان اصلی جنگ خواهند بود.
بر همین اساس، خواستهی روشن و انسانی ما، توقف فوری درگیریها، آغاز مذاکرات مسئولانه، و تمکین جمهوری اسلامی به قواعد و تعهدات بینالمللی است.
۳. خطاب به مردمان ایران: دوران گذار نیازمند مسئولیت جمعی و نهادسازی محلی است
در صورت تداوم جنگ، احتمال فروپاشی بخشهای بالای قدرت و حتی سقوط کلیت نظام جمهوری اسلامی وجود دارد. چنین وضعیتی کشور را وارد دوران گذار حساس، چندبعدی و پرمخاطرهای خواهد کرد—دورانی که میتواند همزمان بذر آشوب یا آغاز نظمی نوین را در دل خود داشته باشد.
در این مسیر، ملیتهای متنوع ایران—اعم از ترک، بلوچ، کرد، عرب، فارس، ترکمن، لر و دیگران—نقشی بیبدیل و تاریخی بر عهده دارند. نظام حاکم طی دههها، نهادهای مستقل را تضعیف یا نابود کرده و هر گونه خودسازماندهی مدنی را سرکوب کرده است. بنابراین، وظیفه حفظ نظم، ثبات اجتماعی و عبور عقلانی از این بحران، اکنون بر دوش مردمان ایران است.
بر این اساس:
- همهی ملیتهای ایران باید با هوشیاری، خویشتنداری، و مسئولیتپذیری اجتماعی، از افتادن در دام هرجومرج و درگیریهای درونجغرافیایی یا قومی پرهیز کنند؛
- ایجاد نهادهای محلی مردمی، شوراهای اجتماعی، انجمنهای محلی و شبکههای کمکرسانی خودگردان باید بهسرعت در اولویت جوامع محلی قرار گیرد تا بتوانند خلأهای مدیریتی را پوشش دهند؛
- این نهادها میتوانند هستههای اولیه ساختارهای آینده، بر مبنای عدالت، دموکراسی، عدم تمرکز قدرت و احترام به تنوع ملی و زبانی باشند.
- همبستگی درونملتها، همکاری میانملتها، و پرهیز از رقابت در شرایط خلأ قدرت، کلید گذار موفق از بحران خواهد بود.
۴- خطاب به ملت آذربایجان
در این مقطع تاریخی و بحرانی، ما ملت آذربایجان اگرچه نقشی در شکلگیری این درگیری نداشتهایم، اما ناگزیر در متن پیامدهای آن قرار گرفتهایم. شرایط کنونی از سوی بازیگران حکومتی و خارجی بر ما تحمیل شده، اما مسئولیت عبور آگاهانه از این دوران، بر دوش ماست. ما باید بدانیم که در هر بحران تاریخی، فرصتها و تهدیدها همزمان پدیدار میشوند؛ ملتی که با انسجام، عقلانیت و سازمانیافتگی عمل کند، میتواند سرنوشت خود را رقم بزند.
هدف استراتژیک ما، رسیدن به دموکراسی و توسعه پایدار با کمترین هزینه ممکن از طریق یک نظام دموکراتیک، سکولار و غیرمتمرکز مبتنی بر توزیع عادلانه قدرت و ثروت است. در این میان تأمین حقوق ملی، زبانی، سیاسی و فرهنگی ترکها در ایران مخصوصا برای آذربایجان اولویت ماست.
جنبش ملی آذربایجان، با همه نقاط قوت و ضعفش، باید در چنین شرایطی با هوشیاری، همبستگی درونی، استفاده بهینه از ظرفیتهای خود، برای نیل به اهداف تاریخی خود تلاش کند.
ما از مردم آذربایجان میخواهیم که آرامش، نظم عمومی و هشیاری سیاسی را حفظ کرده، از افتادن در دام تنشهای داخلی، فرقهای یا تحریکهای امنیتی پرهیز کنند و خود را برای دوران گذار سیاسی و ساختارهای غیرمتمرکز دموکراتیک آماده سازند.
کانون دموکراسی و توسعه آذربایجان (اوجاق)
[۱۳ ژوئن ۲۰۲۵ برابر با ۲۳ خرداد ۱۴۰۴]